تحول در علوم انسانی در راستای تمدن نوین اسلامی

وبلاگ اطلاع رسانی حلقات والعصر- بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

تحول در علوم انسانی در راستای تمدن نوین اسلامی

وبلاگ اطلاع رسانی حلقات والعصر- بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

تحول در علوم انسانی در راستای تمدن نوین اسلامی

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
حلقات والعصر

بایگانی

موضوع برای دستنوشته

| شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۶ ب.ظ

سلام،

یک موضوع برای نوشتن دستنوشته:

«مشکل اصلی ما با آمریکا چیه؟ قبل از بحث انرژی هسته‌ای یعنی ما مشکلی با هم نداشتیم؟ رفیق بودیم؟ یکهو یک هسته‌ای پرید وسط و ما باهم اختلاف پیدا کردیم؟ زمان شاه که خود آمریکایی ها دو دستی انرژی هسته‌ای به ما حواله می‌کردند مطمئن بودند که آقا محمد رضا خان با معرفت تر از اینهاست که به فکر قدرت و بمب هسته ای بیافته؟ هیچ نگران نبودند الان یکهو نگران شده‌اند که مومنی که اصلا بمب هسته ای با اعتقادش جور در نمی یاد به فکر بمب بیافته؟  اگر همین فردا دانشگاه ها را تعطیل کنیم که کاری به کار اتم جماعت نداشته باشن، همه نیروگاه ها هم به گاوداری تبدیل بشن و دانشمندای کشور را هم مجبور کنیم به جای کیک زرد، کیک توت فرنگی درست کنن. آمریکا با ما رفیق جون جونی می‌شه؟ همه اختلاف ما سر همینه؟  چه مشکلی هست که آمریکایی‌ها جرات اشاره صریح به اون رو ندارن؟ مگه اشاره صریح به اون چه مشکلی براشون ایجاد می‌کنه؟ درد رفقای آمریکایی ما چیه که یه روز  اسمش میشه حقوق بشر، فردا میشه حقوق زنان، پس فردا انرژی هسته ای پسون فردا میشه حمایت از تروریست؟ کسی میدونه دقیقا کجای آمریکاییه میسوزه؟ آخه این حیونکی‌ها چشونه؟»

لطف کنید کلی جواب ندید، جواب ندارید به سوال ها اضافه کنید.

یا زهرا سلام الله علیها

  • ۹۲/۰۷/۰۶

نظرات  (۱)

بسم الله.

احسنت. به نکته ی مهمی اشاره کردید و دست گذاشتید روی نقطه  کلیدی ماجرا. پاسخ این سوال را باید در همان چیزی جستجو کرد که ما را دور هم جمع کرده است یعنی والعصر. یک دور غربشناسی باید خواند تاجواب سوال فوق مثل روز روشن بشود.

مشکلی که ما با غرب داریم خیلی عمیق و ریشه ای تر از این حرف هاست. در واقع ما از ناحیه تفکری با غرب مشکل داریم. غربی که بنیان آن در یونان باستان گذاشته شد و در رنسانس به بلوغ خود رسید و الآن 400 سال است که تمام عالم را گرفته است. اما اینکه چرا امریکا باید گفت که غرب تفکری بعد از مرگ نیچه به پایان رسید و غرب تمدنی تازه بعد از مرگ نیچه قدرت گرفت. این غرب تمدنی مناسب ترین مکان را برای رشد،‌امریکا یافت. و الان اگر بخواهیم اوج تمدن غرب را ببینیم باید به نیویورک برویم. لذاست که امام راحل رحمت الله علیه از آمریکا به عنوان شیطان بزرگ یاد میکند. عمق تضاد ما با غرب را باید در تضاد نگاه اومانیستی و توحیدی جستجو کرد. انقلاب اسلامی امد تا این غربی را که 400 سال است بر بشر سایه افکنده است مضمحل کند و کلمه توحید را به جای این شجره خبیثه غرس کند. شجره طیبه ای که بعد رنسانس پشت حجاب ها ماند و اینک ماییم و این شجره خبیثه.

پاسخ:
خدا اجرتون بده
اجمالا درست می گید
اما
تضاد تفکر اومانیستی با تفکر توحیدی چطوری است که این دو همدیگر را تحمل نمی کنند؟ خیلی بی آلایش بپرسم نمی شود ما کاری به کار آن ها نداشته باشیم و آن ها هم کاری به کار ما نداشته باشند؟
ما کجا پا در کفش غربیان کرده ایم که این قدر نگران شده اند و خواب ندارند برای بی خواب کردن ما؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی